در فراز و نشیب یک زندگی درباره سریال صحنه‌هایی از یک ازدواج

مینی سریال صحنه‌های از یک ازدواج « Scenes from a Marriage» به کارگردانی «هاگای لیوای» بازسازی و اقتباسی از سریالی سوئدی به همین نام اثر «اینگمار برگمان» است که بعدها به شکل فیلم به نمایش درآمد. لیوای با استفاده از بازیگرانی همچون «اسکار آیزیک» و «جسیکا چستین»، در پنج قسمت به آسیب شناسی یک ازدواج ده ساله و روابط عاطفی میان این زوج در بازه‌ای در حدود پنج سال می‌پردازد. این سریال داستان زوجی ۴۰ ساله، میرا و جاناتان را روایت می‌کند که به همراه دختر ۶ ساله‌شان، ایوا، زندگی به ظاهر شاد و پایداری دارند.برخلاف سریال دفاع از جیکوب که در آن خانواده بخاطر مسئله‌ای که برای فرزندشان به وجود آمده دچار چالش می‌شوند، سریال صحنه‌هایی از یک ازدواج چالش‌هایی از جنس دیگر را روایت می‌کند. در این سریال جاناتان مردی است پست مدرن، معقول، اخلاق مدار و روشنفکر برخاسته از جامعه سنتی که پس از ورود به دانشگاه از آن جهان فاصله گرفته، با این حال سنت‌های خانوادگی و عقاید دینی در وجودش ریشه دوانده و همواره در اعماق وجودش همراه اوست. رشد کردن در خانه‌ای پرجمعیت همراه با پدری سختگیر و درگیری مزمنش با بیماری آسم، از او فردی درونگرا و ساکت ساخته اما زمانی که با میرا آشنا می‌شود تغییراتی در او به وجود می‌آید که مجبور به سرکوب بخش‌هایی از وجوش می‌شود. در مقابل میرا زنی است مستقل، با شخصیتی هیجانی، منفعل و پرخاشگر، از خانواده‌ای از هم گسسته که همواره احساس می‌کند برای مادر بودن به اندازه کافی خوب نیست. او به علت نبود اشتیاق کافی از روزمرگی‌های زندگی خود به تنگ آمده و تصمیمی غافلگیر کننده بدون درنظر گرفتن عواقب و پیامدهای آن می‌گیرد
. سریال صحنه‌هایی از یک ازدواج - بخش دوم 7 انتخاب شخصیت‌های اصلی و پرداخت مناسب آنها در شیوه داستان گویی نقش بسیار زیادی دارد، در دنیای هنر امروز این روایت‌ها هستند که به شدت تعیین کننده و اثرگذارند به همین دلیل است که اگر به لیست کلاس‌های آموزش عکاسی در مدرسه آرتسنس دقت کنید ما کلاس‌های زیادی در این زمینه داریم کلاس‌هایی که به شما کمک می‌کنند بهترین سبک برای روایت آنچیزهایی که در ذهن خود دارید را پیدا کنید. در این سریال روایت بر پایه دو شخصیت اصلی بنا شده‌؛ جاناتان استاد فلسفه دانشگاه است که به سبب شغل و ساعات کاری خالی، زمان زیادی را در خانه می‌گذراند به همین دلیل وظیفه مراقبت از دخترشان برعهده اوست و میرا معاون یک شرکت فناوری که زمان‌های زیادی را در سفر است و تامین بیشتر هزینه‌های زندگی را بر دوش دارد. در نگاه اول خانه آن‌ها نمایشگر تصویری بی نقص از خانه‌ای سرزنده و جاری از زندگی است و در برابر دوستانشان زندگی خوب و شادابی دارند. اولین برخورد ما با این زوج زمانی است که میرا با نگاهی منتظر و مضطرب از پله ها پایین می‌آید و درکنار همسرش که درحال پاسخ دادن به سوالات دانشجوی روانشناسی‌ای است که بر روی عوامل موفقیت در زندگی زناشویی تحقیق می‌کند، می نشیند‌. در این مصاحبه جاناتان مشتاقانه به سوالات پاسخ می‌دهد و به گونه‌ای‌که انگار تنها مخاطبِ سوالات است؛ چرا که میرا پاسخ های او را فقط تایید می‌کند. در یکی از سوالات از آن‌ها خواسته می‌شود خودشان را با کلماتی کوتاه بدون تامل کردن تعریف کنند،
جاناتان خودش را یک پدر، استاد فلسفه، روشنفکر و... می داند اما در تعاریفش خودش را شوهر یا همسر کسی نمی‌داند، درست برخلاف میرا که در ابتدا خودش را یک همسر و مادر توصیف می‌کند. اولین چالش میان این زوج در انتهای قسمت ابتدایی با فهمیدن بارداری مجدد میرا شروع می‌شود و تصویر بی عیب این ازدواج با گذشت زمان و با تصمیم‌ها و رفتارهای نادرست، مکدر شده و به مرور زمان درهم می‌شکند. هنگامی که میرا با اعلام نارضایتی تصمیم به ترک ناگهانی جاناتان و دخترشان و یک دهه زندگی مشترک می‌گیرد، جاناتان سعی می‌کند با رفتارهای آرام و گفتگو اوضاع را مدیریت کند و تصمیم او را تغییر بدهد. اما در ادامه با اصرار بر دیدن معشوق جدید همسرش و پرسش درباره او، گویی به دنبال کشف برتری‌های آن مرد جدید زندگی میرا نسبت به خودش است.



نتیجه گیری


درمجموع استفاده از بازیگرانی توانمند، گریم مناسب و از همه مهم‌تر موسیقی متن و صحنه پردازی عالی از نقاط قوت سریال است. عمده سریال در فضای داخلی، با نورپردازی و کنتراست تاکید کننده، اتاق‌هایی با درهای بسته و پله‌هایی است که در مجموع اضطراب، سردرگمی و تنش را به‌خوبی نمایش می‌دهند. صحنه‌هایی از یک ازدواج، تصویری است بسیار نزدیک از زندگی زناشویی زوجی مدرن که به سبب گره‌های شخصیتی و ویژگی‌هایشان، گرفتار یکدیگر شده‌اند. با این حال تنها بخشی از اتفاقاتی که ممکن است درهر رابطه عاطفی اتفاق بیفتد را نمایش می‌دهد اما نوع روایت تاثیر گذار آن، سریال را بسیار دیدنی می‌کند.



صفحه بعدی

صفحه قبلی