سریال ۹ غریبه کامل (Nine Perfect Strangers) | نفوذ به روان انسان

سریال Nine Perfect Strangers «نه غریبه کامل» سفری به سوی خویشتن است. قصه ای که شما را به درون واقعیت‌های تلخ خودآگاه و ناخودآگاهتان پرتاب می‌کند و سعی بر این دارد که مخاطب را با دردهایش روبه‌رو کند و او را به عمق سیاهی‌های روحش برساند. ۹ غریبه‌ کامل تلاش بر این دارد که یک تراپیست باشد و ضربه‌های کابوس‌وار و پی در پی و منهدم کننده به روح و روان کارکترهایش را خنثی کند. سریال داستانی از رویارویی‌ها است، ملاقات با هر آنچه که در ناخودآگاه خود به جنگ با آن برخاسته‌ایم، فراموششان کرده‌ایم یا هر روز آن‌ها را در خودآگاه به‌طرز دردناکی برای خود تکرار می‌کنیم. سریال Nine Perfect Strangers یک درام است که سعی بسیاری را برای رازآلود بودن و روانشناسانه پیش رفتن انجام می‌دهد. همه‌ی موقعیت‌هایی که شخصیت‌های این نمایش در آن قرار گرفته‌اند، تجربیاتی نزدیک به خاطرات انسان‌ها در دنیای واقعی هستند چیزهایی که همه‌ی ما ممکن است زمانی آن‌ها را از سر گذرانده باشیم یا به‌زودی با آن‌ها برخورد کنیم. قصه‌ی آن‌ها چیزی فراتر از داستان‌های واقعی ندارد و همه‌اش درد و رنجی است که با ما آشناست. کارگردان سعی بسیاری برای همذات پنداری مخاطب با این غریبه‌ها می‌کند و برای همین ضعف‌های این سریال ممکن است کمتر به چشم بیاید و بیننده را آزار دهد، چراکه سازندگان احساسات شما را نشانه گرفته‌اند.


شخصیت ها و کارکترهای سریال


شخصیت‌های سریال از جنبه‌ی روانشناختی برای این درام قابل اعتنا هستند و بعد روانشناسانه‌ی آن‌ها قرار است این قصه را پیش ببرد. هرکدام از کارکترهای این آرامکده ترومای خاصی را به دوش می‌کشد: خانواده ناپلئون نمی‌توانند مرگ فرزندشان را تحمل کنند و مدام آن خاطره‌ی تلخ را به درون ناخودآگاهشان هل می‌دهند و آن را پس می‌زنند، کارمل خودش را به گذشته غل و زنجیر کرده است و درد خیانت را هر روز با خودش تکرار می‌کند. تونی (Bobby Cannavale) ستاره‌ی سابق فوتبال معتاد است و با خاطره‌ی یک قتل به این آرامکده آمده است. فرانسیس (Melissa McCarthy) نیز هم دوران افول کاری‌اش را می‌گذراند و هم اینکه مشغول دست‌وپنجه نرم کردن با خاطره‌ی کسی است که پول‌هایش را بالا کشیده است. از همه مهم‌تر خود ماشا است که نقش یک گورو را بازی می‌کند، این کارکتر درد فقدان دخترش را به دوش می‌کشد و همه کاری می‌کند تا که بتواند به‌نوعی این مسئله را برای خودش حل کند او یک تجربه نزدیک به مرگ داشته است و برای همین اتفاقات یکی از شخصیت‌های پتانسیل‌دار برای انفجار در یک اثر اینچنینی است که متاسفانه همه‌اش در سطح باقی می‌ماند و چیزی به لایه‌های درونی و روانی او نفوذ نمی‌کند. درواقع شخصیت‌های دیگر نیز اینچنین هستند و درام به عمق داستان روحشان به اندازه کافی نفوذ نمی‌کند و ما نمی‌توانیم شاهد یک اثر روانشناختی پرکیفیت باشیم.



صفحه بعدی

صفحه قبلی